ڪـا ش میشـد سلام عزیزم میدونم روزی که این مطالب را بخوانی من نیستم. امروز خیلی دم گرفته بود میدونی چرا؟؟... از انتظار...از صبح که بیدار میشوم چشمم به صفحه گوشیست همش منتظرم که خورشید غروب کنه تا شب برسه تا من به تو برسم تا بتونم ساعاتی کنارت باشم اما افسوس.............. شب هم فقط یه آرزوشده برام نمیدونی چه لحظه هاسخت میگذرند .اونقدر گریه میکنم که خوابم میبره ولی تو اونطرف با ارامش به کارهات میرسی وحتی دلیل ناراحتیم راهم نمیپرسی.باتو بودن فقط شده یه آرزو شده.همه میدونن آرزو دست نیافنتیست آرزو یعنی نرسیدن مثل بقیه ارزوهام /با اینکه خیلی کوچیک بودن وتو ازشون خبر داشتی وبا دست تو ارزوهایم براورده میشد ولی هیچ وقت اعتنا نکردی عزیزم تو خوشحال باشی برای من کافیست.منم ارزوهایم راباخودم به گور میبرم باتو بودن تورو داشتن واسه من یه ارزو شد طفلی قلب عاشق من باخودش میگفت همیشه آرزوی باتو بودن یه روزی راست راستی میشه ولی آرزوم بزرگ بـــود توبه یــاد من نبودی من با تو بودم همیشه ولی تو بامن نبودی تاتو رد میشدی قلبم ازتو سینه کنده میشد میومد پشت چشامو منتظر یه خنده میشد ............................................. اما افسوس .... عشقم هرجا برات ارزوی خوشبختی میکنم
نظرات شما عزیزان:
خودمو یـﮧ جایی جا بذارم
و
برگـردم ببینم...
دیگه نیستم
Design By : MohammadDesign.IR |